89/4/14
1:19 ص
یکی از مشکلات بر حقی که منتقدان غیر منصف دولت به آن اشاره دارند، مقصر دانستن دولت در وجود تنگناهای اقتصادی حاصل از تحریمها و فشارهای اقتصادی است، که مشاهده می شود با وجود تمام این فشارها که برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان محسوس است، دولت منکر وجود و یا اهمیت آنهاست.
اما آیا اولا این منتقدان فراموش کردهاند که قبل از انتخابات افتخار آفرین و فتنه انگیز افکن، بحث تحریم ها بالکل از دستورکار جمع شده و گروه 1-7 (5+1) آمادگی خود را برای مذاکره بدون پیش شرط اعلام کرده بود؟
آیا این آقایان یادشان رفته که با بروز اولین علائم فتنه که از معرفی ستاد صیانت از آرا و شروع دامن زدن به بحث تقلب در انتخابات (همان جزء لاینفک انقلاب های مخملی) آغاز شد، ادامه مذاکره از سوی گروه مذاکره کننده به بعد از انتخابات موکول شد؟
آیا این مستحقان بصیرت فراموش کرده اند که با شروع جریان فتنه، کور سویی برای شکستن مقاومت مقدس ملی در دیدگان دشمنان پدید آمد و برق فتنه در چشم هیزشان دوباره درخشید؟
آیا این آقایان فراموش کرده اند هنگامی را که می رفت تا میوهی شیرین 4 سال مبارزه دولت و استقامت ملت در برابر انواع تحریم ها و تهدیدها به ثمر نشیند و آنگاه را که رسیدن این میوه، با خودخواهی و خودکامگی فتنه گران به رکود گرفتار شد و نه تنها هزینه های دنیوی و اخروی فتنه گران را غیر قابل چشم پوش کرد، ملت و دولت ایران را برای یک دورهی دیگر به زحمت انداخت؟
آیا این آقایان فراموش کرده اند که دولتهای اصلاحات نیز علی رغم تمام کوتاه آمدنها و ندانم کاریهای سیاسی در پای میز مذاکرات، مشمول تحریم و تهدید بودند و فقط با فروش عزت و استقلال یک قدم یک قدم از آن فرار می کردند؟
و حالا آیا این سبزهای رنگ و رو رفته نمی دانند که هر راهی جز مقاومت منجر به از دست دادن تمام سنگرهای فتح شده و زایل کردن زحمات جهادگونه مردم و دولت خواهد شد؟
آیا این دوستان نمی دانند که مدام دم از تنگناها زدن، به هیچ هدفی جز جریتر شدن دشمن و تشدید و تمدید فشارها منجر نخواهد شد؟
آیا این دوستان نمی دانند که هر گونه ارسال علامت وادادگی موجب تمدید سیاست تحریم، تهدید و فشار خواهد شد که مدام پالسهای ترس و تسلیم می فرستند؟
آیا این دوستان نمی دانند که ملت و دولت با تحمل جهادگونه در حال خنثی کردن خرابکاری فتنه گران و خصومت مستکبران هستند؟
آیا این دوستان که به اصالت منافع ملی معتقدند و نه غزه، نه لبنان و نه فلسطین را لایق حتی حمایت لسانی نمی دانند، نمی دانند که 8 سال وادادگی دولت اصلاحات که بعدها به فتنه تعبیر شد، در برابر سیاست چماقِ بدون هویج، منجر به تحمل فشارهای 4 ساله چماق و هویج دولت احمدی نژاد شد و اینکه خودِ سناریوی فتنه و پذیرش هر گونه حمایت از غرب، احتمالا بین 1 تا 2 سال دیگر نیز به منافع ملی زیان خواهد زد.
آیا این دوستان متوجه نشده اند آنان که امسال را سال صبر و استقامت نامیده بودند، مرادشان از استقامت لگد کوفتن بر منافع ملی است؟
نکند اینان از آنهایی هستید که منافع ملی را در شکست انقلاب و تسلیم به ضد انقلاب خلاصه می کنند؟
نکند در باطن به این عقیده پایبند هستند که شکست انقلاب بر منافع ملی ترجیح دارد در حالی که ظاهرا منافع ملی را بر همه چیز مقدم می داشتند؟
و یا اصلا نکند واقعا منافع ملی را در تسلیم شدن، بله قربان گو و چشم به دست دشمنان بودن ترجمه می کنند؟
دلسوزانه به این منتقدان که کسی فراموش نمی کند شعارهایشان را بجای فارسی به انگلیسی می نوشتند، توصیه می شود تا راهشان را با آن وطن فروشانی که در آن سوی بومِ یلانِ ایران، دشمن را به تحریم و تهدید و حمله ترغیب می کنند، جدا کنند و بدانند که ملت ایران، بین ارسال کنندگان پیامهای خائنانه ترس به دشمنان و مشوقان تحریم و تهدید و حمله و خودِ دشمنان تفاوتی قائل نیستند.